آرزو ....
نوشته شده توسط : nahal

آرزوم بود که نبودم ، توی این دنیای تیره
نمیدیدم مثل آب خوردن هر روز ، یکی میاد یکی میره

یکی میاد که نمونه ، یکی میره که نباشه
یکی روز آشنایی ، فکر اینه که جدا شه !

آرزو داشتم ، نداشتم هیچ کس و کار و نشونی
هیچ کی با طعنه نمیگفت ، تو که تنها نمیمونی

توی ذهن هیچ کسی کاش ، متهم به عشق نبودم
وقت دلسوزی براشون با کنایه نمیگفتم ، که حسودم


به پای آرزو هام فروختم آبروم رو
همه با روی خندون آبروم رو گرفتن ، ندادن آرزوم رو

آرزوم بود داشتن من ، برای قلبی آرزو بود
یه بار هم به خاطر من ، بغضی توی یک گلو بود

یه بار هم به انتظارم ، یکی زل میزد به ساعت
ارزشی داشت دیدن من ، ارزشی داشت بی نهایت

من توقعی ندارم ، از تموم اهل دنیا
من فقط میخوام بزارن ، که بمونم توی رویا

هیچکی با خودش نشینه ، به قشنگی هام بخنده
واسه باز کردن چشماش ، چشمای منو ببنده

آرزو هام رو نزارن زیر پای آبروشون
واسه یک بار همه دنیا ، آرزو کنن که قلبا ، برسن به آرزوشون

به پای آرزو هام ، فروختم آبروم رو
همه با روی خندون آبروم رو گرفتن ، ندادن آرزوم رو





:: بازدید از این مطلب : 913
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 27 ارديبهشت 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: