نوشته شده توسط : nahal

این که خوابیده است اینجا آدمی جوگیر بود
ظاهرش جیغ و صدایش عینهو آژیر بود

از همان وقت تولد داخل گهواره اش
دایماً دلواپس آمار مرگ و میر بود

این اواخر دستش آمد تازه دنیا دست کیست
سعی کرد آدم شود البته دیگر دیر بود

شعرهایش گرچه از ذوق و لطافت بهره داشت
غُر غُر و زخم زبانش بدتر از شمشیر بود

از لحاظ تیپ و ظاهر هیچ چیزی کم نداشت
مانتویش خفّاشی و پوتین و کیفش جیر بود

آن اوایل ساق و سالم  عشق را شوخی گرفت
این اواخر عاشق مردی مریض و پیر بود

بس که تنبل بود حال مردم آزاری نداشت
در عوض یک عمر طفلک با خودش درگیر بود

شر به پا می شد اگر خیرش به جایی می رسید
شیر هم می داد اما گاو نُه من شیر بود4.gif

گرچه از خدمت به محرومان نمی شد هیچ سیر
بی تعارف گاه گاهی از خودش هم سیر بود

عینهو دیوانه ها  در گوشه ای متروک و دنج
صبح تا شب دست وپاهایش به هم زنجیر بود

سالها جان کند تا چیزی شود اما نشد
کوشش وسعی و تلاشش در خور تقدیر بود!





:: بازدید از این مطلب : 1115
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: