من و با خودت غریبه تر نكن
دل بی تابم و خسته تر نكن
اگه با من نمیای به آسمون
بال پروازم و بسته تر نكن
با تو پیدا میشم و بی تو گمم
می بینی ستاره؟ از جنس توام
اگه پنهون نشم از هجوم شب
تو خودم یه موج پر تلاطمم
یه روزی به جاده ها زل میزدم
به شبای چشم تو پل می زدم
با همون نسترنای باغچمون
روی موهای سیات گل میزدم
ولی یك شب میون نگاه نور
توی لحظه های سردو سوت و كور
دل تو با اون همه نشونه ها
رفت پی زمزمه های دور دور
دست سرد تو من و روونه كرد
شب بی ستارم و بهونه كرد
گفتی یادت نمیاد كه آسمون
واسمون چه رنگی و نشونه كرد
دل ما دوباره حیرون شده بود
چشم ناز نسترن خون شده بود
آسمون بینمون ابر سیاه
واسه این ستاره پنهون شده بود
:: بازدید از این مطلب : 1300
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7